بدبختی اما اینجاست که در سایۀ این خونریزی، ملت و کشوری چنان قربانی میشود که ممکن است تا قرنها کمر راست نکند و یا کلاً از چرخۀ تمدن بشری خارج شود.
نیروهای میانه اما عموماً به دلیل خصلت فرهنگی و مدنی و روشنفکرانهشان، زودرنج و به عبارتی نازک نارنجیاند. طاقت تحمل فحش و ناسزا و اتهامهای بیپایه و ناعادلانه را ندارند و با احساس سرخوردگی و اندوه عمیق، صحنه را ترک میکنند تا حامیانِ آن دو قطبِ متخاصم، آنقدر خون یکدیگر را بریزند که یک طرفشان به اتمام رسد!
بنابراین، نیروهای خارج از این دو قطب، مزاحم هر دو تلقی میشوند و باید ملکوک و مطرود و محکوم و وابسته به قطب مقابل معرفی شوند.
ایلویی ایلویی، ایران را وامگذار!
منبع: https://www.eghtesadonline.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-120/682178-%D8%B2%DB%8C%D8%AF%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%AF%D9%81-%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF
به گزارش اقتصادآنلاین، احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود نوشت: دو سرِ افراطی طیف براندازان و حامیان وضع موجود، بیش از آنکه یکدیگر را نفی کنند، به حمله علیه نیروهای خارج از چارچوب خودشان که آنها را “نیروی وسط” مینامند، روی آوردهاند.
هر گونه اقدام پیشگیرانه و ایجاد دستانداز در مسیر این خونریزی از سوی هر نیروی اجتماعی، به تحمل میلیاردها فحش و تهمت و اهانت میارزد، اما بدبختانه امکان کامیابی آن معمولاً اندک است مگر آنکه خداوند رحمتی نازل کند.
در فضای دو قطبی، نیروهای هر دو قطب مایلند تا هیچ نیروی میانجی و میانه در جامعه وجود نداشته باشد تا با خیال راحت به تیپ و تار هم بزنند و از راه کشتار و حذف طرف مقابل، به زعم خود قدرت را صد در صد به انحصار خود در آورند.
خیلی هم غیرطبیعی نیست؛ چون در هنگامۀ کارزارهای سیاسیِ دوقطبی، این اتفاق رخ میدهد.