نیازمند تدوین قانون با نگاه مثبت در حوزه رمزارز و بلاکچین هستیم

همین اتفاق برای بلاکچین هم افتاده بود. بسیاری از کسب‌وکارها و سرمایه‌گذاری‌ها در این حوزه شکل گرفت، ولی به‌مرور وقتی به واقعیت عریان مسائل آگاه شدند، فهمیدند این مسیر ممکن است مسیر اشتباهی باشد. البته سرمایه‌گذاری در حوزه نوآوری همین است. برای مثال فیس‌بوک روی متاورس سرمایه‌گذاری کرد و حتی اسم شرکت را هم به متا تغییر داد، اما به در بسته خورد. البته این مسئله به معنی پایان متاورس نیست و شاید الان وقت مناسبی برای آن نباشد. بالاخره یک کسب‌وکار برای اینکه به حیات خود ادامه دهد، باید بتواند جریان درآمدی مثبت ایجاد کند. سرمایه‌گذاران بعد از یک بازه زمانی توقع رشد سهام و دیدن نتیجه سرمایه‌گذاری خود را دارند. بازار و تحولات آن، شرکت‌ها را مجبور می‌کند که از استراتژی قبلی خود به یک حوزه جدید تغییر مسیر دهند، اما سرمایه‌گذاری‌های پیشین هدر نرفته است.

فکر می‌کنید صرافی‌ها که از نمونه‌های موفق کسب‌وکارها در حوزه کریپتو هستند، چقدر می‌توانند منشأ و تکیه‌گاه تنوع کسب‌وکاری شوند؟ پیش‌بینی می‌کردیم که بعد از یکی، دو سال که بازیگران حوزه تبادل مشخص شوند، بعضی از آنها وارد حوزه سرمایه‌گذاری خواهند شد و برخی تنوع کسب‌وکاری ایجاد می‌کنند. شما نقش صرافی‌ها را چگونه می‌بینید؟ این احتمال وجود دارد که کسانی که اولین کسب‌وکارهای موفق را تأسیس کرده‌اند، بتوانند مسیر تنوع کسب‌وکاری را ایجاد کنند؟

اگر رگولاتور را صرفاً بانک مرکزی بدانیم، رویکردی که از یک سال گذشته در پیش گرفته، از جنس محدودیت و کنترل بوده است؛ محدودیت‌هایی مثل تعیین سقف واریز روی پلتفرم‌ها. این تنظیم‌گری‌ها شاید از منظر رگولاتور پاسخ مناسبی به دغدغه‌های خودش باشد، اما از منظر بخش خصوصی و کسب‌وکارها باعث شده بخشی از درآمد آنها از بین برود و کار کردن کاربر را با پلتفرم‌های داخلی سخت‌تر کند؛ بنابراین محدودیت‌هایی که رگولاتور ایجاد کرده، یکی از دغدغه‌های اصلی کسب‌وکارها هستند که در سال‌های آینده می‌توانند وضعیت بدتری داشته باشند. مورد دومی که به نظرم کلیت فضای این حوزه را تهدید می‌کند، بحث قوانین مالیاتی کارشناسی‌نشده است. به‌طور مثال قانونی در مجلس تحت عنوان مالیات بر عایدی سرمایه تصویب شده که شاید در بسیاری از کشورهای دنیا هم وجود داشته باشد، اما می‌تواند تهدیدی برای کلیت اکوسیستم و حاکمیت باشد. از یک طرف باعث از دست ‌رفتن کل درآمد مالیاتی کشور می‌شود، زیرا کاربران خیلی راحت می‌توانند پلتفرم‌های داخلی را ترک کنند و به سمت پلتفرم‌های خارجی بروند که دیگر مالیاتی هم قابل دریافت نخواهد بود. از طرف دیگر برای کل اکوسیستم هم تهدید ایجاد می‌کند و ممکن است باعث تعطیلی بخش عمده‌ای از کسب‌وکارها شود. امیدواریم در تصویب قوانین این‌چنینی از نظرات کارشناسی بخش خصوصی استفاده شود.

همان‌طور که خودتان اشاره کردید، نگاه رگولاتوری نسبت به صنف رمزارزها، کمتر از گذشته تهدیدآمیز است. دو سال پیش نگاه رگولاتور دستوری بود، اما اکنون به این نتیجه رسیده‌اند که در مورد برخی موضوعات باید گفت‌وگو کنند.

کارنگ نوشت: وقتی به بحث رمزارزها در ایران می‌رسیم، اوضاع پیچیده‌تر هم می‌شود. در کشور ما حتی نهاد ناظر کسب‌وکارهایی که در این حوزه فعالیت می‌کنند، مشخص نشده، با این حال به‌وضوح می‌توان رشد را در وجوه مختلف این اکوسیستم شاهد بود. هرچند امیرحسین راد، مدیرعامل صرافی ارز دیجیتال نوبیتکس معتقد است این رشد متقارن و متوازن نبوده و فقط در حوزه صرافی‌ها شاهد رشد تعداد کسب‌وکارها بوده‌ایم. آنچه در پی می‌آید، گفت‌وگو با راد درباره اکوسیستم رمزارز و اتفاقات و چشم‌انداز پیش روی آن است.

اکوسیستم و کامیونیتی رمزارزها نسبت به سال‌های گذشته تغییراتی داشته است. اکوسیستم قبلاً معطوف به افرادی بود که می‌توان آنها را مشتاقان رمزارز نامید. اما اکنون از افراد به سمت کسب‌وکارها رفته است. در حال حاضر کسانی را به‌عنوان اکوسیستم می‌شناسیم که در این سال‌ها با وجود تمام مشکلات و گرفتاری‌ها کسب‌وکارهایی را رشد دادند و جلو بردند. شما تغییرات اکوسیستم رمزارز ایران را نسبت به دو سال پیش چگونه می‌بینید؟ این اکوسیستم در چه نقاطی پیشرفت داشته و از چه جوانبی به بلوغ رسیده است؟

تحول بعدی وابسته به رگولاتور است و نوعی رسمیت‌بخشیدن به کسب‌وکارهای بزرگی است که در این حوزه شکل گرفته‌اند. این رسمیت از طریق شفاف‌شدن چهارچوب قانون‌گذاری اتفاق می‌افتد. از ابتدای دولت سیزدهم و همین‌طور قبل از آن تلاش‌هایی در این خصوص صورت گرفته، اما هنوز سند درست‌وحسابی در مورد رمزارزها نداریم و امیدواریم این موضوع ظرف یک سال آینده اتفاق بیفتد. این اتفاق به سرمایه‌گذاری در این حوزه کمک می‌کند، زیرا ریسک‌های سرمایه‌گذاری روشن‌تر می‌شود و کسی که می‌خواهد به این حوزه وارد شود، می‌داند موضع رگولاتور تا چند سال آینده چه خواهد بود.

حوزه تبادل هنوز با چه تهدیدهایی روبه‌رو است و این تهدیدها برای کلیت اکوسیستم چقدر جدی هستند؟

حتی اگر رمزریال را به معنی استیبل‌کوینی در نظر بگیریم که در داخل کشور منتشر می‌شود و پشتوانه ارزی داشته باشد، باز هم بانک مرکزی می‌تواند در مورد آن به‌خوبی عمل کند، چون در حوزه اختیاراتش قرار می‌گیرد، اما سپردن مسئولیت سایر حوزه‌های مرتبط با رمزارزها تصمیم خوبی برای آینده این صنعت نیست، زیرا بانک مرکزی ملاحظات و اولویت‌های خودش را دارد و معمولاً در حوزه‌های نوآورانه این‌چنینی با احتیاط زیادی تصمیم‌گیری می‌کند؛ بنابراین به نظر من قوانین این‌چنینی که در سال گذشته تصویب شده‌اند، تأثیر منفی روی رشد اکوسیستم در سال‌های آینده دارند.

در جلسه با رئیس‌جمهوری پیشنهاد شکل‌گیری کمیته اقتصاد دیجیتال رمزارز مطرح شد. این پیشنهاد را چگونه ارزیابی می‌کنید؛ اینکه شخص اجرایی اول کشور هم به این حوزه ورود کرده و فرصت‌های آن را دیده و می‌خواهد تهدیدهای آن را برطرف کند؟ این اتفاق می‌تواند برای اکوسیستم مثبت باشد یا خیلی تفاوتی ایجاد نمی‌کند؟ آیا پیگیری‌های مطابق با آن انجام شده؟ در جریان هستید این کمیته به کجا رسیده است؟

به همین خاطر مسئله فراتر از صرافی‌هاست. این عدم قطعیت‌ها، سرمایه‌گذار را در تصمیم‌گیری‌هایش با شک مواجه می‌کند. مورد بعدی خود فضای اقتصاد دیجیتال و منابع انسانی این فضاست. برای ایجاد تحول، به تیم‌های خوب نیاز است؛ تیم‌هایی که نگاه کلان داشته باشند و محصولات جدی خلق کنند. به دلیل سیل مهاجرتی که از سال گذشته شروع شده، مسئله منابع انسانی هم با اختلال مواجه شده است. سرمایه‌گذاران سعی می‌کنند پول‌شان را در جایی سرمایه‌گذاری کنند که خطرپذیری کمتری دارد و شرایطش برای کار کردن مساعدتر است. ما تلاش نصفه‌ونیمه‌ای برای سرمایه‌گذاری داشتیم، اما تیمی که ارزش سرمایه‌گذاری مبالغ بالا را داشته باشد، کم است. اگر هم تیم خوبی وجود داشته باشد، عمدتاً برنامه خروج از کشور دارد. راه‌حل این مسئله شکل‌گیری استارتاپ استودیو است. سرمایه‌گذار باید وقت بگذارد، تیم بسازد و بداند از این تیم چه می‌خواهد. این شاید مسیری باشد که در شرایط فعلی کشور بهتر جواب دهد.

فکر می‌کنید چرخه اکوسیستم رمزارز چقدر تا رسیدن به این نقطه تکامل فاصله دارد؟

تحقق این امر مستلزم نگاشته‌شدن قانونی با نگاه مثبت و در مدت‌زمان مشخص است. در تسریع این مورد معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری تلاش بسیاری کرده است. برای مثال در مورد مشکلات پیرامون اینماد دست به اقدام زد و توانست کاری کند که کسب‌وکارهای رمزارزی شبه‌اینمادی را داشته باشند تا مسائل درگاه‌شان تا حدودی حل‌وفصل شود. به‌علاوه معاونت علمی به درخواست ستاد رمزارزش برای قانون‌نگاری یک لایحه در این حوزه هم اقدام کرده که امیدوارم نتیجه مثبتی به همراه داشته باشد.

آیا برنامه برای ورود به حوزه بین‌الملل دارید؟

اتفاق مثبتی که در دو سال گذشته افتاد، این بود که انجمن‌های صنفی فعال‌تر شدند و انجمن‌هایی هم که شاید رمزارزی‌ها به‌سختی به آنها وارد می‌شدند، الان با اشتیاق بیشتری رمزارزی‌ها را می‌پذیرند. در کل رمزارزی‌ها با پذیرش بیشتری از سمت صنف‌ها روبه‌رو هستند. طبیعتاً این انجمن‌ها مسیری برای دنبال‌کردن خواسته‌های صنفی اکوسیستم و کسب‌وکارها هستند، ولی هنوز صنف خاص رمزارز شکل نگرفته و رمزارزی‌ها به‌عنوان بخشی از اکوسیستم فین‌تک خواسته‌های خود را دنبال می‌کنند. این مسئله شاید یکی از تحولاتی باشد که انتظار می‌رود در آینده اتفاق بیفتد.

به انجام این کار تمایل داریم. طبیعتاً هر کسب‌وکاری دوست دارد گسترش پیدا کند. این اراده و توانایی هم در مجموعه ما وجود دارد، اما به چند دلیل هنوز برای ما اتفاق جدی در این رابطه رقم نخورده است. یکی از دلایل بین تمام کسب‌وکارهای ایرانی مشترک است. ما در اعتماد به بازارهای جهانی ضعف تجربه داریم. این موضوع هم به دلیل محدودیت‌های کشور است؛ بنابراین تجربه اکسپنشن جهانی ما شاید کم باشد. بحث تحریم‌ها هم در کسب‌وکارهای حوزه مالی اثرگذار است. کسب‌وکارهای حوزه مالی به‌ خاطر تحریم‌ها نمی‌توانند به‌راحتی شعبه‌ای در خارج از کشور یا فعالیت رسمی با نام خودشان داشته باشند. به نظر من این دو دلیل توسعه جهانی را سخت می‌کند، اما به هر حال تصمیمی است که دوست داریم و اراده سرمایه‌گذاری روی آن را نیز داریم و امیدواریم در سال‌های آینده به ثمر بنشیند.

نوبیتکس برای سایر کسب‌وکارها در حوزه رمزارز چه امکان‌ها و فرصت‌هایی دارد؟

به نظرم این موارد هم می‌تواند بخشی از دلایل باشند؛ همان‌طور که هم‌اکنون شاهد یک هایپ عجیب در مورد هوش مصنوعی هستیم و بسیاری از کسب‌وکارها بی‌محابا وارد این فضا می‌شوند، زیرا فکر می‌کنند اگر اکنون سرمایه‌گذاری نکنند، فرصت‌های زیادی را از دست می‌دهند.

به نظرم این مسیر محتمل است. کمااینکه خود ما هم سرمایه‌گذاری را جدی‌تر گرفته‌ایم و تمایل داریم روی محصولات متنوع‌تری در این حوزه سرمایه‌گذاری کنیم. فکر می‌کنم برای سایر مجموعه‌ها هم این مسئله به اولویت تبدیل شده و طبیعی است که به فکر سرمایه‌گذاری روی سایر محصولات زنجیره ارزش‌شان باشند. ولی مشکل اصلی در کشور ما که سرمایه‌گذاری وی‌سی‌ها و کلاً حوزه سرمایه‌گذاری را با اختلال مواجه کرده، نوسانات اقتصادی است. به‌علاوه به‌دلیل عدم امکان پیش‌بینی دقیق از آینده، اصولاً ورود صرافی یا هر سرمایه‌گذار دیگری به حوزه‌های دیگر با چالش و اما و اگر مواجه است.

بحث پارتنرشیپ یکی از اولویت‌های اصلی ما برای امسال است؛ چه با کسب‌وکارهای حوزه رمزارز و چه با سایر کسب‌وکارهای حوزه فین‌تک. ما عزم جدی داریم که محصولات مشترکی را با سایر بخش‌های فین‌تک عرضه کنیم. در بحث پارتنرشیپ مسئله اصلی این است که چطور منافع دو طرف حفظ شود. پارتنرشیپ می‌تواند کاربردپذیری رمزارزها را ارتقا دهد. یکی از جنبه‌های اصلی رمزارزها بحث سرمایه‌گذاری است، اما کاربردهای دیگری هم در بحث‌های پرداختی دارند. برای اینکه این کاربردها در کشور ما جا بیفتند و نگاه رگولاتور هم به آنها مثبت شود، باید پارتنرشیپ‌هایی با بازیگران حوزه‌های مختلف شکل بگیرد.


منبع: https://www.khabaronline.ir/news/1772496/%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%B2%D9%85%D9%86%D8%AF-%D8%AA%D8%AF%D9%88%DB%8C%D9%86-%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%85%D8%AB%D8%A8%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87-%D8%B1%D9%85%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B2-%D9%88-%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%A9%DA%86%DB%8C%D9%86-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%85

در سال گذشته به‌جز مصوبات ماینینگ تحول خاص دیگری در قوانین نداشتیم. قانون تأثیرگذار دیگر، قانون بانکداری است که به تصویب مجلس رسیده، اما هنوز از شورای نگهبان عبور نکرده است. در این قانون بانک مرکزی به‌عنوان متولی حوزه رمزپول و رمزارز معرفی شده است. بحثی که در حال حاضر وجود دارد، در مورد تعریف مفاهیم است. این قانون می‌تواند تأثیری جدی روی رگولاتوری رمزارزها داشته باشد. از منظر بخش خصوصی واگذارکردن مسئولیت کل این حوزه به بانک مرکزی اشتباه است. در بعضی از حوزه‌ها بانک مرکزی می‌تواند رگولاتور خوبی باشد؛ برای مثال در حوزه رمزپول.

رمزارزی‌ها با توجه به نوع خاص مسائل‌شان، باید یک صنف مستقل‌تر داشته باشند و این هم منوط به صدور مجوزهای لازم از سمت رگولاتور است. پس یکی دیگر از تحولاتی که می‌تواند اتفاق بیفتد، ایجاد یک صنف مستقل‌تر است. از این طریق اکوسیستم رمزارز قدرت چانه‌زنی بیشتری خواهد داشت.

اگر بخواهیم اکوسیستم را به دو بخش تقسیم کنیم، بخش اول فعالان و مشتاقان این حوزه هستند که فعالیت‌هایی را در راستای اشاعه ادبیات این فناوری انجام می‌دهند. این بخش از بعد از شهریور ۱۴۰۱ و اتفاقاتی که برای اینترنت افتاد، تضعیف شده است. تعداد چهره‌های آن کمتر شده و بسیاری از آنها به فکر مهاجرت هستند. بخش دیگر هم کسب‌وکارها هستند که نسبت به دو سال گذشته تحولات زیادی داشته‌اند. از دو سال پیش کسب‌وکارهای جدیدی شکل گرفته‌اند و کسب‌وکارهای قبلی هم جایگاه خودشان را تثبیت کرده‌اند. بعضی از آنها هم به‌دلیل تحولات، بازار کارشان را عوض کرده‌اند، اما تعداد کسب‌وکارها رشد کرده است. اما رشد در اکوسیستم رمزارزی متوازن نیست. فقط در حوزه صرافی‌ها شاهد رشد تعداد کسب‌وکارها بودیم، ولی در سایر بخش‌ها و حوزه‌هایی که در بلاکچین و فناوری رمزارزها معنا پیدا می‌کند، شاهد رخوت و رکود هستیم. حتی مجموعه‌هایی که در بحث‌هایی فراتر از صرافی‌ها ورود پیدا کرده بودند، مانند مجموعه ققنوس بر اثر فشارها تقریباً متوقف شده‌اند. البته این قسمت بد ماجراست، چون کسب‌وکارها از نظر تعداد رشد کرده‌اند، اما از نظر تنوع خیر. در حوزه‌هایی که سایر دنیا دارد روی آنها سرمایه‌گذاری می‌کند هم ما رشد و تحولی نداشتیم. انگار که ما یک جزیره جداافتاده از دنیا هستیم که فقط روی یک بخش تمرکز کرده‌ایم.

برخی علل عدم تقارن و توازن در توسعه اکوسیستم، متغیرهای بیرونی مثل بحث رگولاتوری، ریسک سرمایه‌گذاری یا مهاجرت نیروهای انسانی هستند، اما وقتی راجع به تنوع در راه‌اندازی کسب‌وکار صحبت می‌کنیم، شاید بتوانیم دلایل دیگری را هم در نظر بگیریم. در ایران در ابتدا سازمان‌های نهادی برای ورود به حوزه رمزارزها اشتیاق داشتند، اما ناگهان به شکل عجیبی این تلاش‌ها راکد شد. چه تحلیلی راجع به این موضوع می‌توانید داشته باشید؟ من احساس می‌کنم دلیل این مسئله محیطی نیست. شاید سازمان‌های نهادی با درک و رویکرد اشتباهی وارد این حوزه شده بودند و بعد به موانع ذهنی خوردند و متوجه شدند که این فضا آن چیزی که فکر می‌کردند، نیست. تحلیل شما چیست؟

از اوایل دولت سیزدهم برای این حوزه ستاد رمزارزش شکل گرفت که قرار بود به‌صورت تخصصی روی سامان‌دهی این حوزه کار کند. یکی از خروجی‌های این ستاد، مصوبات مرتبط با ماینینگ بود. اینکه دولت توجه ویژه و نگاه مثبت به این حوزه داشته باشد، اتفاقی نویدبخش برای آینده این صنعت است. این مسئله خیلی خوب است، اما مشکل اینجاست که تصمیم‌گیری با بوروکراسی، کُندی و تعلل روبه‌رو می‌شود. اگر کمیته تشکیل شود و ستادی وجود داشته باشد، اما تصمیمات آنها برای تبدیل‌شدن به قانون مسیری طولانی پیش رو داشته باشند، ممکن است به عمر این دولت هم قد ندهد. به نظرم این موضوع آفت است، اما کلیت موجود و اینکه دولت نسبت به این حوزه نگاه مثبت و عزم جدی برای سامان‌دهی داشته باشد، برای آینده اقتصاد دیجیتال یک قدم مثبت است.

در حال حاضر بسیاری از کسب‌وکارهای بزرگ دنیا در حوزه بلاکچین و رمزارز، دفاتر اصلی خودشان را به امارات متحده عربی منتقل کرده‌اند. دلیل این تحول، فقط سرعت عمل است. دلیل دیگر هم شفاف‌سازی مسیر آینده است. چیزی که در کشور بزرگی مثل آمریکا هم اتفاق نیفتاده است. اگر ما روی این دو مورد تمرکز کنیم، می‌توانیم جلوی خروج کسب‌وکارها و سرمایه‌های انسانی را بگیریم. به‌علاوه این موارد می‌توانند برای ورود فعالان سایر کشورها به داخل کشور سیگنال مثبتی باشند.