ارانیکو – Eranico. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۳-۰۸

همچنین لوکاس انتقادات مؤثری به مدلهای تجربی کینز وارد کرد. اين انتقادات مستقيماً به آن قسمت از نظريه فوق حمله ور مى شود كه جايگاه جامعه را در فرآيند ارزش گذارى ناديده مى گيرد. اقتصاددانان نیوکینری با تمرکز بر مدلهای خرد محور در حال توسعه و همچنین تطابق دادن خود با انتظارات عقلایی، اولاً پاسخ مکتب نیوکلاسیک را دادند و ثانیاً از انتقادات لوکاس رهایی یافتند. براساس مقاله انتقادی لوکاس، اقتصاددانان نیوکلاسیک که توسط ادوارد پرسکات و فینن کیدلند رهبری میشدند مدل اقتصاد کلان چرخه واقعی تجاری (RBC) را خلق کردند. دیگر اقتصاددانان نیوکینزی مثل اولیور بلنچارد، ژولیو روتنبرگ، گرگ منکیو، دیوید رومر و مایکل وودفورد تلاشها و یافتههای قبلی را گسترش دادند، همچنین اثبات کردند آن مواردی که دستمزدها و قیمتهای انعطافناپذیر منجر به سیاستهای پولی و مالی میشوند، تأثیر واقعی دارند. جنبه مصرف همگانى ندارند اما امروزه گسترش و افزايش گردشگران و جاذبه هاى اين دست از كالاها براى گردشگران موجبات افزايش تقاضاى اين كالاها را فراهم آورد و متعاقباً بنيان هاى ارزشگذارى اين كالاها را تغيير داد. مدل سولو بیان میکند رشد اقتصادی از نظر مقدار تولید بر واحد سرمایه فقط بستگی به پیشرفت تکنولوژیکیای دارد که تولید را بالا میبرد.

مدل رشد نئوکلاسیک رابرت سولو تبدیل به یک مدل رایج کتب درسی برای تشریح رشد اقتصادی در بلند مدت شدهاست. مدل AD-AS یک مدل استاندارد مورد استفاده کتب درسی و منابع علمی برای توضیح اقتصاد کلان است. حتى نابودى توليد اين كالاها خواهد انجاميد.اين بلايى است كه اقتصاد بر سر تمامى محصولاتى مى آورد كه به نوعى ارزش فرهنگى و هنرى دارند و بدين ترتيب مناسبات غير واقع بينانه اقتصادى امروزه خود به واقعيتى مبدل شده كه هرآنچه را از آن پيروى نمى كند بى هويت و همه را تحت نظر و تابع هويت خويش سازد. زمانی که شوک نفتی در دهه ۱۹۷۰ بیکاری و تورم عظیمی ایجاد کرد فریدمن و فلپس از مدل خود دفاع کردند. کینز یک تئوری جدید اقتصادی پیشنهاد کرد که توضیح میداد چرا احتمالاً بازارها تخلیه نمیشوند. میلتون فریدمن تئوری مقداری پول را بروزرسانی کرد تا شامل نقش تقاضای پول باشد. تغییرات در سطح عوامل غیر از قیمت یا عوامل تعیینکننده باعث تغییر در تقاضا کل و جابجایی تمام منحنی تقاضای کل میشود.

همانند مدلهای کلاسیکی، مدلهای نیوکلاسیکی نیز اعتقاد دارند، قیمت بایستی بهطور کامل تنظیم شود و سیاست پولی باید فقط منجر به تغییر قیمتها شود. هدفهای اقتصاد کلان در گذشته و امروز گرچه تفاوتهای عمدهای را به ویژه از نظر سیاستگذاریها و دخالت دولتها در امور اقتصادی داشتهاست، اما کلیت آنها در جامعه تغییر چندانی نکردهاست. کینز همچنان اشاره میکند که عدم قطعیت کار و انگیزههای حیوانی در اقتصاد نقش ایفا میکنند. عدهاي نيز «دين» يا حتي «ثروتهاي ملي» را علت رخوت و عدم حركت مثبت اين ملل، تلقي كردند. آيا بالارفتن قيمت مواد اوليه توليد CD علت آن بوده است؟ به هر تقدير اين كه كدام علت اصلي و يا اوليه بوده است و يا اينكه در هر نقطه از جهان، كدامين علت حاكم بوده است از حوصله اين بحث خارج است. يا جنگي در كشوري ديگر بر قيمت تأثير گذاشته است؟ در اين تعريف منظور از کالاها و خدمات نهايي، کالا و خدماتي است که در انتهاي زنجير توليد قرار گرفتهاند و خود آنها براي توليد و خدمات ديگر خريداري نميشوند. این تئوری (در اواخر قرن بیستم میلادی) به مکتب اقتصادیای تکامل یافت که به اقتصاد کینزی معروف است و همچنین به نام کینزینسم و تئوری کینزی شناخته میشود.

کشورهايي که در رده هاي بالاي شاخص توسعه انساني قرار دارند، کشورهاي توسعه يافته و کشورهايي که در رده هاي پائين شاخص توسعه انساني قرار دارند، کشورهاي توسعه نيافته و عقب افتادهتري از نظر پيشرفتهاي جهاني هستند. در استفاده کینزی مرسوم از مدل AS-AD، منحنی عرضه کل در مقادیر پایین تولید افقی است و به تدریج با نزدیک شدن به نقطه تولید بالقوه که در ارتباط با اشتغال کامل است بی کشش میشود. این مدل نشان دهنده آن سطح قیمت و تولید حقیقیای است که باعث تعادل میان تقاضای کل و عرضه کل میشود. پولگرایی مشخصا در اوایل دهه ۱۹۸۰ بسیار تأثیرگذار بود اما زمانیکه بانکهای مرکزی هدف قراردادن عرضه پول به جای نرخ بهره را که یکی از توصیههای پولگرایان بود مشکل دیدند، محبوبیت خود را از دست داد. همچنین در عرصه سیاست نیز پولگرایی، زمانیکه بانکهای مرکزی برای کاهش تورم دست به ایجاد رکود زدند، محبوبیت خود را از دست داد. برای مثال، اگر اقتصاد کمتر از تولید بالقوه تولید کند، میتوان مخارج دولت را در راستای بهکارگیری منابع بیاستفاده و ارتقا تولید بکار گرفت. در مثال دیگری برای ابزار پولی غیر مرسوم میتوان به طرح چرخش اوراق قرضه اشاره کرد که تلاشهایی توسط فدرال رزرو ایالات متحده برای انجام آن شدهاست.

توليد ناخالص داخلي ارزش کل کالاها و خدمات نهايي توليد شده در کشور در يک بازهٔ زماني معين است که با واحد پول جاري آن کشور اندازهگيري ميشود. تثبیتکنندههای خودکار از مکانیزمهای مالی مرسوم استفاده میکنند اما زمان اثر بخشی آنها وقتی است که اقتصاد دچار رکود میشود: هزینهها برای مزایای بیکاری به صورت خودکار زمانی افزایش پیدا میکند که بیکاری افزایش پیدا کند و در یک نظام مالیات بر درآمد پیشرو، نرخ مؤثر مالیات زمانی به صورت خودکار پایین میآید که درآمدها کاهش یابند. نسخه اصلی قانون اوکان نشان میدهد ۳ درصد رشد در تولید منجر به ۱درصد کاهش در بیکاری میشود. قانون اوکان رابطه تجربی میان بیکاری و رشد اقتصادی را نشان میدهد. اقتصاد نیوکینزی که برای پاسخ به اقتصاد نیوکلاسیکی توسعه یافت، سعی بر ارائه بنیان اقتصاد خرد به اقتصاد کینزی دارد؛ به این وسیله که نشان دهد چگونه بازارهای ناکامل مدیریت تقاضا را تنظیم میکنند. فریدمن و ادموند فلپس (که پولگرا نبود) یک نسخه تکمیل شده از منحنی فیلیپس ارائه دادند که امکان جابجایی پایدار بلند مدت بین تورم و بیکاری را حذف کرده بودند. بانکهای مرکزی میتوانند از ابزارهای غیر مرسوم مانند تسهیل کمی برای رشد تولید استفاده کنند.

این مجموعه از مدلها رشد اقتصادی را با عوامل دیگری توضیح میدهد مثل: افزایش بازگشت به مقیاس سرمایه و یادگیری از طریق انجام دادن، که به صورت درونزا بر آنها تأکید شدهاست به جای بهبود تکنولوژیکی برون نگری که در مدل رشد سولو بر آن تأکید شدهاست. یک مصرفکننده به این علت که میانگین تورم در چند سال گذشته تورم ۲ درصد بودهاست بهسادگی تورم را ۲ درصد پیشبینی نمیکند بلکه به سیاست پولی حال حاضر و وضعیت اقتصادی توجه میکند و پیشبینی مطلع انجام میدهد. کتاب لودویگ فن میزس، تئوری پول و اعتبار که در سال ۱۹۱۲ چاپ شد یکی از اولین کتابهای مکتب اتریش برای بررسی و نظریهپردازی در زمینه موضوعات اقتصاد کلان بود. در یک برداشت خاص از تئوری مقداری، سرعت گردش پول (V) و مقدار کالاهای تولیدشده (Q) میبایست ثابت باشند، در نتیجه هر افزایش در عرضه پول (M) مستقیماً منجر به رشد در سطح قیمت (P) میشود. زمانیکه تقاضا از عرضه برای کالاها بیشتر است شکاف تورمی وجود دارد و فشار تقاضا فشار تقاضا رخ میدهد که منجر به حرکت منحنی تقاضا به بالا و سطح قیمتی بالاتری میشود. منحنی تقاضای کل دارای شیب منفی است و این بدین معناست که تقاضای بیشتر برای تولید در قیمتهای پایینتر صورت میگیرد.

رشد در تولید، یا رشد اقتصادی، فقط به چند علت اتفاق میافتد: افزایش در موجودی سرمایه، جمعیت بیشتر، یا پیشرفت تکنولوژیکی که منجر به تولید بیشتر شود (بهرهوری کل عوامل). اگرچه سرانجام نرخ استهلاک، توسعه سرمایه را محدود میکند: پساندازها صرف جایگزینی سرمایه مستهلک میشوند و پسانداز بیشتری برای توسعه در سرمایه باقی نمیماند. شیب منحنی IS منفی است زیرا تولید و نرخ بهره در بازار کالا دارای رابطه معکوس هستند: هرچقدر تولید افزایش یابد، پول بیشتری ذخیره میشود، و این اتفاق به این معنی است که نرخ بهره باید پایینتر باشد تا سرمایهگذاری به اندازه کافی افزایش یابد و با پسانداز تطابق پیدا کند. شیب منفی نتیجه چندین اثر است: اثر پیگو یا اثر تعادلی واقعی، که بیان میکند زمانیکه قیمتهای واقعی سقوط میکنند در نتیجه افزایش تقاضا مصرفکننده از کالاها رفاه واقعی افزایش پیدا میکند؛ اثر کینز یا اثر نرخ بهره، که بیان میکند زمانیکه قیمتها سقوط میکند، تقاضا برای پول کاهش مییابد و سبب میشود نرخ بهره کاهش یابد و قرض گرفتن برای سرمایهگذاری و مصرف افزایش یابد؛ و اثر صادرات خالص، که بیان میکند وقتی قیمت افزایش پیدا میکند، کالاهای داخلی برای مصرفکننده خارجی به صورت نسبی گرانتر میشود و باعث کاهش در صادرات میشود. کینز همچنان توضیح میدهد که چگونه اثر فزاینده، یک کاهش کوچک در مصرف یا سرمایهگذاری را چند برابر میکند و باعث زوال در اقتصاد میشود.

بانکهای مرکزی برای اجرای سیاست تسهیل کمی میتوانند به جای خرید اوراق دولتی در کنار خرید اوراق دولتی، دیگر داراییها مثل اوراق شرکتهای بزرگ، سهام، و دیگر ضمانتها را خریداری کنند. این عمل باعث ایجاد نرخ بهره پایینتر برای دسته گستردهتری از داراییها ورای اوراق قرضه دولتی میشود. مدل IS-LM نشان دهنده ترکیبات مختلف نرخ بهره و تولید است که تعادل در بازار پول و بازار کالا را تضمین میکند. تعديل كننده GDP نسبت GDP اسمي به GDP واقعي است. خروجی اقتصاد کلان معمولاً توسط تولید ناخالص داخلی (GDP) یا یکی دیگر از حسابهای ملی اندازهگیری میشود. اين متخصصان معتقدند هنگامي كه توليد ناخالص داخلي اقتصاد رشد مي كند، نرخ بيكاري پايين مي آيد. اين امر به رشد نرخ سود و كاهش تقاضا منجر مي شود و در نهايت سطح قيمت ها كاهش مي يابد اما توليد نيز پايين مي آيد. زمانیکه روبرت لوکاس انتظارات عقلایی را به اقتصاد کلان معرفی کرد، توسعه مرکزی در تفکر نیوکلاسیک ایجاد شد.

در آغاز اقتصاد کلان دربرگیرنده دو موضوع اساسی بود: چرخه کسب و کار تئوری و نظریه پولی. لوکاس مدلهای پیشبینیکنندهای که براساس روابط تجربی هستند را مورد انتقاد قرار داده و اشاره میکند که اینگونه مدلها نتایج یکسانی تولید میکنند حتی به عنوان مدلهای اساسیای که براساس دادههای متغیر کار میکنند. با این حال این مدل روابط یکسانی را مشابه دیگر مدلها به تصویر میکشد. امروزه این مدلها توسط بانکهای مرکزی به کار گرفته میشوند و قسمت اصلی اقتصاد کلان معاصر هستند. مدل سولو فرض میکند که نرخ استفاده از نیروی کار و سرمایه ثابت است، بدون نوسانهایی که معمولاً در بیکاری و استفاده از سرمایه در چرخههای تجاری دیده میشود. ارانیکو – Eranico. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۳-۰۸. ۱- اشتغال کامل: وضعیتی که در آن بیکاری غیرارادی (نوعاً در مورد نیروی انسانی) وجود نداشته باشد یا در حداقل ممکن و قابل قبول باشد. روشهاي مختلفي براي محاسبهٔ توليد ناخالص ملي وجود دارد.

زمانیکه بحران رکود بزرگ شکل گرفت، اقتصاددانان کلاسیک در توضیح چگونگی فروختهنشدن کالاها و بیکار ماندن کارگران دچار مشکل سایت economymag شدند. او ادعا میکرد نقش پول در اقتصاد برای توضیح رکود بزرگ کافی است و دیگر نیازی به توضیحات جهتدار تقاضای کل نیست. با اين ديدگاه ما مي توانيم به دلايل وقوع دور ه هاي تجاري كه ممكن است سياست هاي اقتصادي دولت، تغيير رفتار مصرف كنندگان يا پديده هاي بين المللي باشد، پي ببريم. اما اقتصاد خرد بر افراد و نحوه تصميم گيري هاي اقتصادي آن ها تكيه مي كند. تئوری مقداری پول بخش اصلی تئوری کلاسیک اقتصاد بود که در اوایل قرن ۲۰ غالب بود. در تئوری کلاسیک قیمتها و دستمزدها آنقدر پایین میآیند تا بازار تخلیه شود یعنی تمامی کارگران بهکار گرفتهشوند و کالاها به فروش برسند. رشد در نرخ پسانداز منجر به افزایش موقتی میشود زیرا اقتصاد سرمایه بیشتری ایجاد میکند که به تولید اضافه میکند. بازار کالا توسط تعادل در سرمایهگذاری و پسانداز (IS) نشان داده شده، و بازار پول توسط تعادل مابین عرضه پول و ترجیحات نقدینگی نشان داده میشود. فریدمن معتقد به سیاست رشد پایدار در عرضه پول به جای دخالتهای مکرر در عرضه پول بود. در دهههای ۸۰ و ۹۰ تئوری رشد درونزا به رقابت با تئوری رشد نئوکلاسیک برخاست.