پایینترین ردهی خدمتکاران هرجایی از قلعه که پیدا میکردند میخوابیدند. کار از ساعت ۵:۳۰ صبح در تابستان آغاز میشد و معمولاً ساعت ۷ عصر به پایان میرسید. روزهای مرخصی کم و دستمزدها پایین بود. مستخدمان یونیفورم به تن داشتند و در تمام طول سال غذای آنها تامین بود. خدمتکار قلعه، شغل خواستنی آن دوران بود.
قلعهها بسته به اینکه چه زمانی از سال باشد، شلوغ یا خلوت بودند. جشنهایی از قبیل عید پاک و کریسمس زمانِ شلوغ شدن قلعهها بود، چون مهمانها ماهها در قلعه میماندند. در مواقع دیگر سال مثل نزدیک شدن به زایمانِ بانوی خانه یا پس از آن، قلعه زیاد شلوغ نبود.
در قلعهها کودکان زیادی از طبقات بالای جامعه حضور داشتند. اگرچه هنجارهای اجتماعی در خصوص کودکان با هنجارهای امروز تفاوت داشت، کودکان آموزش میدیدند و به آنها عشق ورزیده میشد. شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد کودکان اسباببازیهایی از قبیل اسباب و اثاثیه مینیاتوری داشتند که احتمالاً زندگی آیندهی کودکان را به آنها آموزش میداد. تختخواب این کودکان از جنس پر بود. علاوه بر این کودکان، کودکانی هم بودند که نقش خدمتکار داشتند. کودکان طبقهی ثروتمند به قلعه فرستاده میشدند تا در آنجا زندگی کنند و آداب معاشرت و رفتار و شیوهی ادارهی دربار را بیاموزند. کتب قرون وسطی مخصوص کودکان پر از قوانین بیشماری بود که نحوهی رفتار را به آنها آموزش میداد، مثل پاک نکردن بینی با رومیزی و تف نکردن روی زمین در معرض دید دیگران.
در قلعهها لزوماً سربازهای زیادی وجود نداشت
در زمان حمله یا جنگ، تا جای ممکن در قلعه سرباز وجود داشت. برای مثال، سال ۱۲۱۶ در محاصرهی بزرگِ قلعهی داوِر، ۱۴۰ شوالیه و حدود ۱۰۰۰ گروهبان (سرباز کاملاً مجهز) درون قلعه برای دفاع در مقابل نیروهای فرانسوی وجود داشت. دفاع با شمشیر، نیزه و تبر انجام میشد، در حالی که شلیک کمانهای بزرگ از بالای باروها یا از میان حفرههای درون دیوارههای ضخیم از فاصلهی دور به دشمن اصابت میکرد. در زمان صلح، شوالیهها مهارتهایشان را تقویت میکردند، تجهیزات جنگی مانند منجنیق درست میکردند و استحکامات قلعه را تقویت میکردند.
قلعهها خدمتکاران زیادی داشتند
به گزارش historyhit، قلعهها که اساساً پس از سال ۱۰۶۶ در انگلستان و وِلز ساخته شدند، سیستم جدید فئودالیسم را استحکام بخشیدند. در این سیستم، مردم در قبال وفاداری، حمایت و استفاده از زمین، برای نجیبزادگان و اشرافیان کار میکردند و میجنگیدند.
اتاقهای خدمتکاران معمولاً بالای آشپزخانه بود. این اتاقها کوچک بود و حریم خصوصی نداشت، اما گرم بود و نسبت به بخشهای دیگر قلعه، بوهای خوشایندتری در آنها به مشام میرسید.
اتاقهای خصوصیترِ قلعه از قبیل اتاق خواب مجهز به تختهایی بودند که پرده و شومینه یا آتشدانهای سیار داشتند. در دیوار این اتاقها تورفتگیهای مربعشکلی به نام استراحتگاه چراغ تعبیه شده بود که درون آنها فانوس یا شمع قرار میدادند.
آشپزخانهای در قلعه والنسای، ایندر، فرانسه
تالار بزرگ، نقطهی کانونی قلعه و گرمترین و تجملیترین جای قلعه بود و مکان پذیرایی و برگزاری مهمانیهای رقص و بازی و شعرخوانی بود. به طور کلی، صاحبان قلعه سوئیتهایی با حمام و توالت و اتاق اختصاصی داشتند که در دسترس مهمانها بود. معمولاً اتاقهای ارباب و بانو، ایمنترین بخش قلعه بود و با دقت از آنها نگهبانی میشد. در برخی قلعهها، اتاقهای ارباب و بانو در یک ساختمان مجزای حفاظتشده بود.
قلعهها لزوماً سرد و تاریک نبودند
قلعهها مملو از خدمتکار بود. شیکترینِ آنها پادوها و دخترکان خدمتکار بودند که در فاصلهی نزدیکتری با ارباب و بانوی قلعه خدمت میکردند. خدمتکاران معمولی ردههای مختلفی داشتند از مباشر، ساقی و مهترِ ارشد گرفته تا مشاغل پایینتری مانند پسری که سیخ را میچرخاند تا گوشت روی آتش کباب شود و آن نگونبختی که کارش تمیز کردن چاه توالت بود!
گاهیاوقات، ارباب به تنهایی برای کسب و کارهای دیگر فراخوانده میشد و خدمتکاران او از قبیل اسبدار و پیشکار همراه ارباب به سفر میرفتند. در غیاب ارباب، امور روزانهی داخلی توسط بانوی قلعه اداره میشد.
قلعهها اتاقهای زیادی داشتند
آشپزها بسیار پرمشغله بودند و ممکن بود در روز ناچار شوند برای بیش از ۲۰۰ نفر دو وعده آشپزی کنند. مواد اولیهی غذاها شامل قو، طاووس، چکاوک و حواصیل، همینطور گوشت گاو، خوک، خرگوش و آهو میشد.